معنی wa kina - جستجوی لغت در جدول جو
wa kina
جامع، عمیق
ادامه...
جامِع، عَمیق
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
kwa kina
به طور جامع، در عمق، به طور کامل، به طور فراگیر
ادامه...
بِه طُورِ جامِع، دَر عُمق، بِه طُورِ کامِل، بِه طُورِ فَراگیر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ya kina
عمیق
ادامه...
عَمیق
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa kinga
به طور محافظتی، برای مصونیّت
ادامه...
بِه طُورِ مُحافِظَتی، بَرایِ مَصونیَّت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa tisa
در مرتبه نهم، نهم
ادامه...
دَر مَرتَبِه نُهُم، نُهُم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa tiba
درمانی، از درمان
ادامه...
دَرمانی، اَز دَرمان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa sifa
تعریفی، از ستایش
ادامه...
تَعریفی، اَز سِتایِش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa kike
مؤنّث، زن، برادری، مادری
ادامه...
مُؤَنَّث، زَن، بَرادَری، مادَری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa kinadharia
نظریّاتی، نظری
ادامه...
نَظَریّاتی، نَظَرِی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kichwa kinachozunguka
گیج، سر چرخان
ادامه...
گیج، سَر چَرخان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa kinabii
به طور پیشگویانه، به صورت نبوی
ادامه...
بِه طُورِ پیشگویانِه، بِه صورَتِ نَبَوِی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mpigaji wa kinanda
ارگ نواز، یک نوازنده پیانو
ادامه...
اُرگ نَواز، یِک نَوازَندِه پیانُو
دیکشنری سواحیلی به فارسی